تراوشات یک ذهن

از کوزه همان برون تراود که در اوست
تراوشات یک ذهن

سعی دارم مطالبی بنویسم که به تعداد کلماتشان و وقتی که از شما میگیرند ارزش داشته باشند؛ چون آن واژه ها از باورهای من سرچشمه دارند.
به انتقادات و نظراتتون نیازمندم تا بتونم بهتر بنویسم.
*قانون وبلاگ: 80% صداقت!
عکس نوشته:
اینم از کوزه ی ما...

بخش های ویژه
پیشنهاد های حسان

۶۶ مطلب با موضوع «دست خط من» ثبت شده است

  • ۱

دیشب داشتم قسمت جدید فرار از زندان رو می دیدم. چند دقیقه اول فیلم همزمان که فیلم پخش میشه بعضی از افرادی که برای فیلم کار کردن رو می نویسه (تیتراژ نیست)، من عادت ندارم اسم کسایی که تو فیلم هستن رو بخونم ولی اینبار نمی دونم چی شد که اسم دو نفر رو خوندم؛ اولیشو یادم نیست اما دومیش رو که داشتم میخوندم دیدم نوشته ramin .... چون فقط داشتم میخوندم و ذهنم روی چیزی که می خوندم متمرکز نبود اول نفهمیدم یه اسم فارسیه ولی بعد چند ثانیه که حواسم جمع شد خیلی با تعجب فیلم رو بردم عقب تا کامل بخونمش. ببببببله Ramin Djavadi بود که موسیقی فیلم رو می ساخت. بعد از تموم شدن فیلم رفتم تو گوگل اسمشو سرچ کردم نا گفته نماند چون اول فامیلیش یه "d" دیدم اول شک کردم که ایرانی باشه ولی وقتی رفتم تو ویکی پدیا فهمیدم نوع نوشتن آلمانیشه. رامین جوادی یه آلمانی ایرانی الاصل که یکی از بزرگ ترین موسیقی سازان جهانه (از فیلم هایی که کار کرده و جوایزش فهمیدم). یکی از قطعه هایی که کار کرده بود هم برای نمونه گذاشته بود که آخر پست لینکشو میزارم خیلی موسیقی آشنایی بود.

بعد از این اجرا به فکر فرو رفتم، حتما درباره ایرانی های معروف خارج از کشور چیز هایی شنیدید کسانی که تو ناسا کار میکنن افرادی که توی گوگل هستن و ... که کم نیستن انگار. همین چند وقت پیش درباره گران ترین بوتیک جهان داشتم مطلب می خوندم که اونم اسمش پیژن بود و صاحبش یه ایرانی.

انگار راسته که می گن ایرانی ها با بقیه فرق دارن ولی متاسفانه اون خوباش تو ایران نیستن. واقعا ناراحت کنندس. چی می شد اگه همه این افراد توی ایران و برای ایران کار می کردن، شاید ایران کمی متفاوت تر می بود.

نظر شما چیه؟ شما چه اطلاعاتی درباره این افراد دارین؟


 

پــ نــ:
اینم لینک اون موسیقی معروف:
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/a/a8/Game_of_Thrones_Main_Title_sample.ogg

 

  • حسان
  • ۰

غیرت؟

سلام!
امروز داشتم توی اینترنت می چرخیدم که یک دفعه به یه وبلاگ برخوردم که مطالب جالبی داشت.
توی یکی از پست هاش یه فیلم کوتاه گذاشته بود به اسم غیرت رو به انقراض.
وقتی فیلم رو دیدم به علت اسم فیلم پی بردم. واقعا مردای کشور ما چقدر اوضاعشون داره خراب میشه که به یه همچون سوالاتی پاسخ میدن.
حتما پیشنهاد میکنم این فیلم رو ببینید و با بیست سی سال پیش مقایسه کنید.من که فقط یه دعوای خیلی صفت و سخت میاد توی ذهنم.

  • حسان
  • ۲

مسافرت

باز هم عید و شد و مسافرت.

عید و مسافرتشو دوست دارم اما اصلا از پیش نیازهای مسافرت خوشم نمیاد.

زود بیدار شدن یکی از مهمات مسافرته که اتفاقا خیلی هم دوست ناداشتنیه.اصلا خواب توی مسافرت به فنا میره با هر وسیله نقلیه ای که بخوای بری باید سر خوابیدن عذاب بکشی مخصوصا اگه با ماشین بری نسافرت.

اگه قطار رو فاکتور بگیریم توی سایر وسایل نقلیه مشکل کمبود فضا هم هست.این مورد بدترین ویژگی مسافرت رفتنه.

ینی اکثر مواقع به حدی جا برای من کمه که وقتی میرسم به مقصد باید کل سفر رو استراحت کنم تا خستگیم دربیاد.حالا ماجرای برگشتن از مسافرتو کار  ندارم.

اگر با ماشین به مسافرت بریم مشکل یا بهتر بگم رقابت اصلی بین من و خواهرمه که کی کنار پنجره بشینه.بیشتر اوقات اون برندس مث همین بار اخیر اما بعضی  وقتا هم من پیروز میشم و لذت چند دقیقه ای رو تجربه کردم.چون دقیقا نمی دونم کنار پنجره بودن چه ویژگی هایی داره فرق چندانی با کنار پنجره نبودن نداره.

به هر حال مسافرته مهماتش و نمیشه بدون اونا به سفر رفت.شاید نشه از شرشون خلاص شد ولی میشه راحت تر سفر کرد.

امیدوارم سفرهای سال جدید به شما و من خوش بگذره.

 

  • حسان
  • ۳

بقل دستی

یکی از رفقام هست که بنده خدا خیلی هم درسشم خوب نیست(البته درس نمی خونه) ولی یه ویژگی جالب داره که کاری کرده تو کلاس هیچ کس کنارش نشینه. حتی یه بار دیدم یکی از دوستامون اعصابش خورد شد بهش گفت دیگه حرف نزنه و درسو گوش بده.حالا تذکرای اساتید به کنار.

بخوام خیلی کلی توصیفش کنم اینجوریه که تو کلاس باید استاد شماره ی دو براش بشی. طوری که تو نصف کلاس باید براش توضیح بدی استاد چی گفت.

نکته قابل توجه دیگه هم اینه که چون تند نمی تونه بنویسه این وظیفه توئه که سریع حرفای استاد رو بنویسی تا ایشون از روی شما کپی بفرمایند.

نکته بهدی در باره ایشون این هست که موقعی که ایشون سوال دارن اول شما باید بهشون جواب بدی اگر قانع نشد بعد از استاد می پرسه البته ما دیگه حرفه ای شدیم تا سوال میکنه میگیم نمیدونم!

البته همه این ها موقعیه که کنار رفقاش نَنِشسته باشه چون پیش اونا که هست یه سره مسخره بازی در میارن.چند باری هم از کلاس انداختنش بیرون حتی اون استادی که هیچ کسیو بیرون نمی فرستاد و اهل این کارا نبود.

البته خودش پسر خوب و ساکتیه و توی همین مسئله ی پویا بودن سر کلاس ها از خیلیا که کلا بی خیالن (شایدم بی خیال شدن) بهتره.


پــ نــ:
یه رفیق دیگه هم دارم اونم نسبتا رو اعصابه حالا دفعه بعدی اونم براتون توصیف میکنم :)

 

 

 

  • حسان
  • ۰

تصویر مرتبط

فروشنده با کارگردانی اصغر فرهادی اسکار برامون (یا براخودش؟) گرفت.

واقعا باهوشه و حرفه ای من این فیلمو دیدم ولی چون منتقد نیستم و خیلی اطلاعات سینمایی ندارم نمیتونم نظر خاصی بدم به هر حال فیلمش به من چسبیده

ولی نه به اندازه درباره الی.

تبریک به ایشون و عوامل فیلمش

  • حسان
  • ۱

داشتم طبق معمول توی اینترنت می چرخیدم که به یه وبلاگ برخوردم.موضوعش جالب بود،هرچی که دوست داشت، گذاشته بود توی وبلاگش.من که تا اون موقع خیلی وبلاگ نویسی کرده بودم ولی هیچ وقت با هیچ کدوم از وبلاگ هام اون جوری که میخواستم ارتباط برقرار نکرده بودم، وسوسه شدم که یه وبلاگ با یه همچین موضوعی برای خودم داشته باشم.

کلی فکر کردم که اسمشو چی بزارم و قالبش چه جوری باشه(آخه من روی این دوتا خیلی حساسم) و...،آخر به این نتیجه رسیدم که اسمش "سه کنج" باشه و توش داستان و شعر و نوشت های خودم و ... رو بذارم.

شروع به کار کردم و رفتم تو نخ ساخت قالب.وسط کار بود که یهو اسم و آدرس وبلاگ،دلمو زد.مجبور شدم باز کلی فکر کنم که اسم وبلاگ رو چی بزارم.این دفعه با کلی آزمون و خطا و تحقیق به این رسیدم که اسمش "کُنجَک" باشه.واقعا ازش خوشم اومد،علاوه بر معناش،آوای جالبی هم داره و از لحاظ ظاهری به کلمه گنجشک هم شبیه بود.انگار این همونی بود که می خواستم.

امیدوارم علاوه بر من شما مخاطبای عزیز هم از وبلاگ خوشتون بیاد.تاببینیم خدا چی میخواد.

یاعلی

  • حسان