تراوشات یک ذهن

از کوزه همان برون تراود که در اوست
تراوشات یک ذهن

سعی دارم مطالبی بنویسم که به تعداد کلماتشان و وقتی که از شما میگیرند ارزش داشته باشند؛ چون آن واژه ها از باورهای من سرچشمه دارند.
به انتقادات و نظراتتون نیازمندم تا بتونم بهتر بنویسم.
*قانون وبلاگ: 80% صداقت!
عکس نوشته:
اینم از کوزه ی ما...

بخش های ویژه
پیشنهاد های حسان

۵۲ مطلب با موضوع «دست خط من :: دست نویس» ثبت شده است

  • ۶

چند ماه پیش یادم حسن داشت یکی از خواب های عجیب و غریبشو برام تعریف می کرد:

گفت خواب دیدم دارم توی یه رختشور خونه قدم میزنم و به کار رختشور ها نگاه می کنم. همین طور که داشتم جلو می رفتم دیدم تو قسمت لباس های شسته شده یه سگ داره از کنار لباس هایی که دیگه داشتن خشک میشدن رد میشه و بعضی وقتا به لباس ها میخوره و نجسشون میکنه.

برگشتم به کسی که اون لباس هارو شسته بود گفتم: بیا این سگ رو جمع کن داره لباس هارو نجس میکنه درضمن بیا این چند تا لباس رو که کثیف شدن دوباره بشور.

رختشور که حال نداشت دوباره لباس های شسته شده رو بشوره و منتظر خشک شدنشون بمونه بر گشت گفت: حسن آقا این که سگ نیست بزه!

من که حدس میزنم داره برای دوباره کاری نکردن توجیه میاره یه سنگ برداشتم پرت کردم طرف سگه! اونم صاف خورد بهش و سریع صدای واق واقش دراومد.

دوباره روبه رختشور کردم و گفتم: حالا چی میگی؟ صدای واق واق سگ رو شنیدی؟

رختشور لبخند و گفت: قدرت خدارو میبینی؟! بز داره صدا سگ میده!!!!

 

نتیجه تصویری برای لباس خیس

 


پــ نــ:
امیدوارم خوشتون اومده باشه
+منتظر بخش های جدید کنجک باشید...

  • حسان
  • ۶

سلام

یه رفیق دارم اسمش "حسن"ـه. بچه باحالیه اما کمی عجیب!

خودش خیلی عجیب و غریب نیست {غیر از غُد بودن بیش از حدش} یه قابلیت خیلی جالب داره.

اونم اینه که هر چند شب یک بار یه خواب عبرت آموز میبینه!!

خوشبختانه چون از اون آدمایی که خواب هاش یادش میمونه {خوش به حالش} میاد برای من تعریفشون میکنه منم گفتم چرا بقیه از خواب های گوهربارش فیض نبرن؟

پس به این نتیجه رسیدم که یه بخش جدید تو وبلاگم با عنوان "خواب های حسن آقا" راه بندازم و خواب هاش رو براتون بنویسم.

امیدوارم خوشتون بیاد و استفاده کنید.

برای ورود به بخش خواب های حسن آقا روی عکس بالا کلیک کنید.


پــ نــ:
از فردا کارش رو شروع می کنم.

  • حسان
  • ۵

دوست داشتم یه سوال ازتون بپرسم:

بین سخنرانای حال حاضر با کدوم بیشتر حال میکنید؟

منظورم سخنرانای مذهبیه البته

-آقای رائفی پور که اصلا شیخ نیست ولی با رُک گویی ها و تحلیلای جالبش.

-آقای قرائتی با شوخی هاش و درس هایی از قرآنش.

-آقای انصاریان با لحن دلنشینش.

-آقای پناهیان با آرامش و مطالب جالبش.

-آقای آقا میری که جوونای زیادی رو جذب کرده(البته من با بعضی حرفاش مشکل دارم)

-یا هر سخنران که دیگه دوست دارید

شایدم اصلا مذهبی نیستید یا حتی به سخنرانی علاقه ندارید همیشه توی سخنرانی ها خوابید :)

  • حسان
  • ۲

برای من بیشتر تابستون امسال تموم شده و کلی کار باقی مونده. تقریبا کار هر سالمه که اول تابستون صدتا برنامه خفن میی چینم و به خودم مگم این دفعه حتما همه رو انجام میدم اما...

دیروز گفتم بزا یه لیست از کارهایی که قراره تو تابستون انجام بدم بنویسم،

بعد از نوشتن لیست به نتایجی رسیدم:

1. من تو اون 9ماه، این اندازه کار نکردم؛ پس چرا الآن تو این 1ماه باقی مونده از 3ماه تابستون باید اینا رو انجام بدم؟

2. باید یه کلاس آموزش برنامه ریزی برم بلکه برنامه هام یه سروسامونی بگیرن :دی

3. پیرو مورد اول، اگه من تو این یک ماه این همه کار انجام بدم، دیگه تابستونم چه فرقی با غیر تابستونم خواهد داشت؟

4. با توجه به سوابقم در برنامه ریزی، به نظرم، من، آدم، نمیشم. (البته حداقل فایدش اینه که دارم به خودشناسی می رسم :دی )

ولی جدا از شوخی و همچنین تنبلی خودم، آدم اگه از وقتش درست استفاده کنه 10ساله خفن ترین آدم دنیا هم میتونه بشه.

وچه خوش گفت امیر: فرصت ها مثل ابر می گذرند...

نتیجه تصویری برای فرصت


پــ نــ:
شمام مثل من اینقدر داغونید؟

  • حسان
  • ۳

سلام

من خیلی رمان خون نیستم ولی یه چندتایی خوندم و البته علاقه مند تر هم شدم.

اگه به چندسال اخیر نگاه کنیم میبینیم رمان های دفاع مقدس خیلی باب شدن که خوب هم هست البته، ولی منهای اون شاید مهم ترین رمانی که معروف شد رمان هری پاتر بود که به نظر من واقعا ارزششم داشت.(یه جا خوندم نوشته بود رمان های هری پاتر جوانان آمریکا رو کتاب خون کرده، کم حرفی نیست ها)

من پیشنهاد میکنم حتما یکی از جلد هاشو بخونید حتی اگر همه قسمت هاشو به صورت فیلم دیدید؛ چون واقعا جالبه و ارزششم داره.

من وقتی رمانشو میخوندم یا فیلمشو می دیدم بعضی جاهاش به وجد میومدم و پیش خوندم می گفتم نویسنده این رمان انگار توی ذهن منه و می دونه توی خط بعد باید چی بگه که من خوشم بیاد و همین دلیلی شده برای جذاب بودنش.(این خارجیا واقعا کارشونو بلدن)

اما نقد فیلمش رو که آدم می بینه با خودش میگه این یهودیا چقدر کار میکنن برا اهدافشون و ما پتانسیلمون واقعا از اونا بیش تره ولی خوابیدیم.حیف.

البته من خودم رمانی می شناسم که حقیقتا اگه بهش بها داده بشه میتونه در حد و اندازه های هری پاتر و رمان های جوان پسند و جذاب دیگه باشه و حتی میشه ازاون فیلم ها ساخت ولی متاسفانه ناشر جرئت نداره چاپش کنه چون میگه استقبال نمیشه. حقم داره وضعیت کتاب کساده جدا.


 

پــ نــ:
کلا وضعیت بازار کساده جدا :)

 

  • حسان
  • ۱

سلام

جدیدا دیدید چقدر تست روانشناسی مد شده. دیگه خسته شدم از بس تست دادم.

همشونم میگن شما آدم منطقی ای هستید، منطقِ شما بر احساسات شما غلبه داره، بیشتر به مطالعه علاقه داری، سخت کار میکنی و... اه اه اه مثل فیلما.آخه من انقدر هم کسل کننده نیستم که اینا میگن.

این اواخر یه تست دادم آخرش معلوم شد یه INTJ هستم. یه سوالاتی ازم پرسید که هنوزم درگیرشونم انقدر پیچیده بود.آخه منم ازین سوالا از کسی بپرسم خب می فهمم چه شخصیتی داره دیگه خسته نباشن طراح این سوالات واقعا.اول میگن به چه نوع شغلی علاقه داره و تو محل کارت چطوری هستی، آخرش همینا رو یکم جزئی میکنه و به عنوان نتیجه تحویلت میده.

تازه الآن به این قدرت رسیدم که خودم یه تست بسازم.از اینا که یه زن وسط عکسه و با اشیاء اطرافش یه شکل دیگه هم ساخته میشه بعد میگه تو نگاه اول کدوم رو دیدی اگه اون تصویر کلی رو ببینی منطقی هستی اگه اون تصویر داخلی رو ببینی(همون زنه) احساساتی هستی.حد اقل 5تا ازین تستا دادم، الکی نمیگم کار شدس.

ولی یه ویژگی جالبی که این تست ها دارن اینه که بعد از یکی دوساعت همشو یادت میره اگر هم می بینید من چیزی یادمه چون دیگه برام ملکه شده اینقدر تست دادم تا بفهمم چجور آدمی هستم.ول کنید بابا زندگی خودتونو بکنید. به نظر من(پس از بررسی راه های مختلف) بهترین روانشناس هر کس خودشه و هیچ کس بهتر از خودش، خودش رو نمی شناسه.به شرطی که بعضی وقتا بشینیم روی کارهامون فکر کنیم و تحلیلشون کنیم و سعی کنیم نقا ط ضعفمون رو ترمیم کنیم.(کار جذابی هم هست)


پــ نــ:
منم دیگه تست روانشناسی نمیدم.دیونه شدم.اصلا میدونید چیه فکر کنم روانشناس ها این تست ها رو ساختن که افراد سالم رو دیونه کنن بعد مجبور بشن برن پیش روانشناسا.
چم شده امروز؟ عقده ای شدم چرا؟؟!

  • حسان
  • ۴

سفر

مسافرت کردن رو دوست دارم چون به جاهای جدید میرم و با چیز های جدید روبه رو میشم.
خیلی به جاهای دیدنی نرفتم و یه گردشگر به حساب نمیام ولی خب کم هم مسافرت نکردم ولی خیلی دوست حد اقل ایران رو خوب بشناسم، حیفه واقعا تو همچین کشوری باشی و استفاده نکنی.
اما خیلی دوست ندارم سفرم طولانی باشه نهایتا چهار پنج روز. بالاخره گفتن هیچ جا خونه خود آدم نمیشه.
البته اینم بگم که مسافرت با ماشین و اتوبوس واقعا آزارم میده، با هواپیما هم که تاحالا سر و کار نداشتم در نتیجه انتخاب اولم قطاره.
این هم یکی از آخزین جاهایی که رفتم و عکس گرفتم:

 

 


 

پــ نــ:
دارم میرم مشهد، سفر درسی. احتمالا 2 هفته دیگه در خدمتم.

 

  • حسان
  • ۱

برق

واقعا برق نعمت عجیبیه. امشب که برق هامون قطع شد متوجه شدم. علاوه بر این فهمیدم خیلی هم بهش وابسته ایم، حالا اصلا نمی دونم این خوب هست یانه. جالبه حتی وقتی برق هم نبود داشتم با موبایل که یه وسیله برقیه کار می کردم (که الته شانس داشتم یکم شارژ داشت)

خیلی دوست دارم بدونم اگه برق وجود نداشت آیا یه جایگزین خوب مثل خودش بود یا اصلا ماجرا خیلی فرق می کرد؟

خلاصه اینقدر بی کار بودم که نزدیک بخوابم :)

  • حسان
  • ۲

ناامنی

امروز وقتی فهمیدم عملیات تروریستی شده تو تهران اول باورم نشد ولی بعد از اینکه دیدم خیلی داره جدی میشه  یکم پیگیری کردم و با دیدن فیلم ها و تصاویر دیگه کاملا مطمئن شدم.

بله باید هم از اول باورم نمی شد چون تا به حال هرچی ازین افراد خبر خوندم درباره این بود که موفق به عملیاتشون نشد و دستگیر شدن و... پس باید از مسوول های این امنیت تشکر کرد.

البته همونطور که آقای خامنه ای گفت اینا ترقه بازی بیش نیستن و خیلی نباید نگرانشون باشیم، ولی با این حال امیدوارم دیگه ازین خبرا نشنویم.

  • حسان
  • ۱

دیشب داشتم قسمت جدید فرار از زندان رو می دیدم. چند دقیقه اول فیلم همزمان که فیلم پخش میشه بعضی از افرادی که برای فیلم کار کردن رو می نویسه (تیتراژ نیست)، من عادت ندارم اسم کسایی که تو فیلم هستن رو بخونم ولی اینبار نمی دونم چی شد که اسم دو نفر رو خوندم؛ اولیشو یادم نیست اما دومیش رو که داشتم میخوندم دیدم نوشته ramin .... چون فقط داشتم میخوندم و ذهنم روی چیزی که می خوندم متمرکز نبود اول نفهمیدم یه اسم فارسیه ولی بعد چند ثانیه که حواسم جمع شد خیلی با تعجب فیلم رو بردم عقب تا کامل بخونمش. ببببببله Ramin Djavadi بود که موسیقی فیلم رو می ساخت. بعد از تموم شدن فیلم رفتم تو گوگل اسمشو سرچ کردم نا گفته نماند چون اول فامیلیش یه "d" دیدم اول شک کردم که ایرانی باشه ولی وقتی رفتم تو ویکی پدیا فهمیدم نوع نوشتن آلمانیشه. رامین جوادی یه آلمانی ایرانی الاصل که یکی از بزرگ ترین موسیقی سازان جهانه (از فیلم هایی که کار کرده و جوایزش فهمیدم). یکی از قطعه هایی که کار کرده بود هم برای نمونه گذاشته بود که آخر پست لینکشو میزارم خیلی موسیقی آشنایی بود.

بعد از این اجرا به فکر فرو رفتم، حتما درباره ایرانی های معروف خارج از کشور چیز هایی شنیدید کسانی که تو ناسا کار میکنن افرادی که توی گوگل هستن و ... که کم نیستن انگار. همین چند وقت پیش درباره گران ترین بوتیک جهان داشتم مطلب می خوندم که اونم اسمش پیژن بود و صاحبش یه ایرانی.

انگار راسته که می گن ایرانی ها با بقیه فرق دارن ولی متاسفانه اون خوباش تو ایران نیستن. واقعا ناراحت کنندس. چی می شد اگه همه این افراد توی ایران و برای ایران کار می کردن، شاید ایران کمی متفاوت تر می بود.

نظر شما چیه؟ شما چه اطلاعاتی درباره این افراد دارین؟


 

پــ نــ:
اینم لینک اون موسیقی معروف:
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/a/a8/Game_of_Thrones_Main_Title_sample.ogg

 

  • حسان
  • ۰

غیرت؟

سلام!
امروز داشتم توی اینترنت می چرخیدم که یک دفعه به یه وبلاگ برخوردم که مطالب جالبی داشت.
توی یکی از پست هاش یه فیلم کوتاه گذاشته بود به اسم غیرت رو به انقراض.
وقتی فیلم رو دیدم به علت اسم فیلم پی بردم. واقعا مردای کشور ما چقدر اوضاعشون داره خراب میشه که به یه همچون سوالاتی پاسخ میدن.
حتما پیشنهاد میکنم این فیلم رو ببینید و با بیست سی سال پیش مقایسه کنید.من که فقط یه دعوای خیلی صفت و سخت میاد توی ذهنم.

  • حسان
  • ۰

تصویر مرتبط

فروشنده با کارگردانی اصغر فرهادی اسکار برامون (یا براخودش؟) گرفت.

واقعا باهوشه و حرفه ای من این فیلمو دیدم ولی چون منتقد نیستم و خیلی اطلاعات سینمایی ندارم نمیتونم نظر خاصی بدم به هر حال فیلمش به من چسبیده

ولی نه به اندازه درباره الی.

تبریک به ایشون و عوامل فیلمش

  • حسان