تراوشات یک ذهن

از کوزه همان برون تراود که در اوست
تراوشات یک ذهن

سعی دارم مطالبی بنویسم که به تعداد کلماتشان و وقتی که از شما میگیرند ارزش داشته باشند؛ چون آن واژه ها از باورهای من سرچشمه دارند.
به انتقادات و نظراتتون نیازمندم تا بتونم بهتر بنویسم.
*قانون وبلاگ: 80% صداقت!
عکس نوشته:
اینم از کوزه ی ما...

بخش های ویژه
پیشنهاد های حسان
  • ۰

داستان رابین هود را شنیده اید. تیراندازی زبردست که از خزانه شاه دزدی می کند و پول های به دست آمده را به فقرا می دهد. او نماد حق طلبی و مبارزه با ظلم است.

او یک انگلیسی است؛ یعنی کودکان انگلیسی (البته با توجه به قدرت رسانه ای شان کودکان همه ی جهان) از همان ابتدا یاد می گیرند برای کمک به فقرا می توانند از ظالم ها و پولدار ها دزدی کنند، یا بگذارید بگویم یاد می گیرند برای رسیدن به اهدافشان می توانند هر کاری بکنند حتی دزدی! بالاخره آدم باید زرنگ باشد دیگر...اصلا شاید به خاطر همین است که شخصیت رابین هود در انیمیشن ها یک روباه است!

قبول دارم این داستان چیزهای خوب هم دارد همانطور که گفتم مبارزه با ظالم و کمک کردن به ستمدیده را هم یاد می هد اما این را هم یاد می دهد که هدف وسیله را توجیه می کند.

در آغاز جنگ صفین، لشکریان معاویه، نهر کنار فرات را که دو طرف می بایست از آنجا آب بردارند تصرف کردند و نگذاشتند لشکریان امام علی علیه السلام از آب استفاده کنند.
پس از حمله به سپاه معاویه، لشگریان امام علیه السلام این نهر را تصاحب کردند، اما امام علیه السلام در برابر پیشنهاد یارانش که آب را به روی سپاه معاویه ببندند فرمود:«مانع استفاده آنها نشوید. من به این گونه کارها که روش جاهلان است دست نمی زنم و هرگز کسی را در تنگنای بی آبی قرار نمی دهم.»

/منبع

کسی که برای خدا کار می کند، وسیله را هم به گونه ای انتخاب می کند که مورد رضایت خدا باشد.

این است یکی از تفاوت های تفکر انگلیسی و ایرانی(بخوانید شیعی)

نظرات (۴)

  • رفیقِ نیمه راه
  • دقیقا...
    همین باعث شده غرب ظاهراً خیلی پیشرفته و جلو افتاده باشه ولی در حقیقت عقب مانده است...

    پاسخ:
    البته ما فکر نکنم تو تبلیغ تفکر خودمون برا کودکانمون انقدر موفق بوده باشیم که بتونیم بگیم مثلا بچه هامون این مفاهیم رو یاد گرفتن و ما از غرب جلو هستیم.
  • رفیقِ نیمه راه
  • اونا تو تبلیغات و جنگ نرم خیلی خیلی قوی هستن.
    در واقع جنگ نابرابره...

    پاسخ:
    آره بابا ما تازه دوهزاری افتاده :)

    هدف وسیله رو توجیه میکنه یک تفکر مطلقا انگلیسی نیست.چیزی هم که در خط آخر گفتید لزوما ایرانی یا شیعی نیست.نمیدونم مبنای قیاستون چی بوده.

    پاسخ:
    نگفتم این حرف لزوما انگلیسیه!
    چیزی که تعریف کردم کاری بود که حضرت امیرعلیه السلام انجام داده بود که به نظر اگه کسی مثل انگلیسی ها بودن این کار رو نمی کردن.
    ممنون از نظرتون ‎:)‎

    سلام
    من باز هم فکر کردم و به نظرم باید بیشتر تامل کرد و قیاس درستی از لحاظ منطقی نیست اینجا.اول بخاطر اینکه شما رفتار یک فرد رو با یک گروه مقایسه کردید.دوم اینکه از جوابتون به کامنتم بر میاد شما لفظ انگلیسی رو به ملیت نسبت ندادید و بیشتر منظورتون سیاست انگلیسی بوده.البته امیدوارم منظورتون همین بوده وگرنه همه جای دنیا آدم روباه‌صفت هست،ربطی به جغرافیا نداره.سوم اینکه یک معصوم رو با افراد عادی مقایسه کردید؛منظورم اینه کسی که عصمت داره طبیعتا باید رفتارهای انسانی‌تر از باقی داشته باشه و اگر غیر از این می‌بود باید در عصمتش تردید میکردیم.هرچند که به نظر خودم واژه عصمت چیز درستی نیست.یجورایی جلوه‌ی خیلی ماورایی به یک‌فرد میده که انگار باید در حد خالق بالا بره و پرستیده بشه.درصورتی که اینطوری نبوده.این نوع تفکر مال زمان امام علی نبوده و در دوره عباسی به وجود اومده(چون اکثر مردم با اهل بیت تعامل مستقیم نداشتن...)بگذریم‌.چیزی که شما در مقابل قراردادید یک شخصیت داستانی بود؛که وجود خارجی هم نداشته یعنی حتی از لحاظ تاریخی هم این دو مسئله ربط پیدا نمیکنن.قبلا چیزی خوندم از یه شخصیت ایرانی به اسم یعقوب لیث صفاری که خیلی به شخصیت رابین هود نزدیکه.این آقا در سیستان گروهی به اسم عیاران(جوانمردان) داشتن که کارهایی به نفع رعیت ها انجام میدن.حکومت محلی تاسیس میکنن و سعی میکنن تسلط خلیفه رو بر مناطق شرقی ایران کم کنن.
    در کل من نخواستم شخصیت امام رو زیر سوال ببرم یا به انگلیسی و ایرانی ها برچسب بزنم.خیلی هم خوشحال شدم که نوشتن رو دوباره از سر گرفتید‌.بیشتر خوشحال میشم که از این نوع پست ها ازتون بخونم و این‌بار لطفا با انصاف بیشتر.ممنون حوصله کردید خوندید.موفق باشید!

    پاسخ:
    سلام
    اساسا من دو داستان رو با هم مقایسه کردم یکی داستان رابین هود یکی هم داستان امام علیه السلام. مقایسه و تمثیل کردم نه قیاس منطقی. برگردیم سر داستان: همیشه داستان دو رکن اساسی داره یکی شخصیت یکی هم ماجرا. تو داستان رابین یکم شخصیت پردازی کردم چون لازم بود و دیگه با یه اشاره کوچولو به ماجرا کارش رو تموم کردم چون همه شنیده بودن؛ اما تو داستان دوم شخصیت پردازی ای نکردم چون همه مخاطب ها با شنیدن اسم حضرت امیر علیه السلام شخصیت پردازی براشون انجام میشه و سریع رفتم سراغ ماجرایی که احتمالا خیلی ها نشنیده بودن. این قضیه داستان ها بود؛ پس من دو تا داستان رو مقایسه کرده بودم و اصلا کاری به صحت و سقم این دو تا در واقعیت ندارم! یعنی حتی اگه رابین هود خیالی واقعا وجود داشته باشه و این ماجرا از امام علی علیه السلام اتفاق نیوفتاده باشه برام مهم نیست!(البته که من منبعش رو هم پیدا کردم که خیالم راحت باشه) چرا؟ چون چیزی که مهمه داستان ها هستن اونا هستن که انسان ها رو تربیت میکنن، ما ایرانی ها اگه از اول زندگیمون با قصه ی شنگول و منگول آشنا نمی شدیم الآن انسان های متفاوتی بودیم و همینطور قصه های دیگه؛ برا همین این داستان ها هستن که برام اهمیت دارن و مقایسشون کردم.
    نمی گم اصلا نخواستم تعریض بزنم به انگلیسی ها چرا زدم اونم به خاطر مطالب تاریخی ای هستش که ازشون شنیدم ولی به هرحال منظورم تفکر انگلیسی یعنی سیاست های اونا بوده نه مردمشون چراکه همونطور که خودتون فرمودید روبه‌صفت همه جا هست!
    اما حضرت علی علیه السلام معصوم هستن نه به این معنا که صرفا رفتار انسانی تری دارن بلکه به این معنا که هیچ وقت خطایی ازشون سر نمی زنه(البته شاید منظور شما هم همین بوده) چه این قضیه باعث بشه ایشون تو ذهن کسی در حد خدایی بالا بره یا نه(اگه بره مشکل اون بنده خداست و باید براش توضیح داد) واقعیت چیزیه که من گفتم و این مطلب به نظرم ربطی به زمان کم شدن تعامل با مردم نداره بلکه یه بجث علمیه داره که اینجا جاش نیست توضیح بدم.
    یعقوب لیث صفار هم اگه صرفا انقلاب کرده و خواسته عدالت رو جاری کنه و با ظلم بجنگه مشکلی نداره دمش هم گرم ولی اگه مثل رابین هود دزدی میکرده من تاییدش نمی کنم. حتی جالبه ما تو احکام جهادمون این هست که تاز مانی که مجبور نشدیم حق استفاده از یک سری از ابزار ها رو نداریم مثل همین قطع کردن آب اگه اشتباه نکنم یا آتش زدن درخت ها و...
    در کل منم خوشحال شدم نظر دادید و بحث کردیم، خودم هم این پستم رو دوست داشتم :))
    ممنون که میخونید شما هم موفق باشید!

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">