چند روز قبل پسر یکی از اقواممان که 10 ساله است خانه ی ما بود. مثل خیلی از کودکانی که اول ماه رمضان سعی می کنند پا به پای بزرگتر ها روزه بگیرند تا حوالی ساعت 9 صبح چیزی نخورده بود.
توی اتاق پیش من بود که ناگهان بلند شد و رفت توی آشپزخانه و چیزی برداشت و شروع کرد به خوردن.
بعد از اینکه تقریبا خوردنش تمام شده بود آمد پیش من و با دهان پر گفت: ای بابا دیدی چی شد؟ یادم رفت روزه بودم!
کمی خندیدم و برایش توضیح دادم که هر لحظه یادت افتاد روزه بودی باید چیزی که در دهانت هست را بیرون بریزی.
البته دیگر طاقت نیاورد و روزه نگرفت...
طاعات قبول :)
😂😂😂