هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم !
چقدر مبتلا به!!!
هفت شهر عشق را عطار گشت
ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم !
یکی از رفقام هست که بنده خدا خیلی هم درسشم خوب نیست(البته درس نمی خونه) ولی یه ویژگی جالب داره که کاری کرده تو کلاس هیچ کس کنارش نشینه. حتی یه بار دیدم یکی از دوستامون اعصابش خورد شد بهش گفت دیگه حرف نزنه و درسو گوش بده.حالا تذکرای اساتید به کنار.
بخوام خیلی کلی توصیفش کنم اینجوریه که تو کلاس باید استاد شماره ی دو براش بشی. طوری که تو نصف کلاس باید براش توضیح بدی استاد چی گفت.
نکته قابل توجه دیگه هم اینه که چون تند نمی تونه بنویسه این وظیفه توئه که سریع حرفای استاد رو بنویسی تا ایشون از روی شما کپی بفرمایند.
نکته بهدی در باره ایشون این هست که موقعی که ایشون سوال دارن اول شما باید بهشون جواب بدی اگر قانع نشد بعد از استاد می پرسه البته ما دیگه حرفه ای شدیم تا سوال میکنه میگیم نمیدونم!
البته همه این ها موقعیه که کنار رفقاش نَنِشسته باشه چون پیش اونا که هست یه سره مسخره بازی در میارن.چند باری هم از کلاس انداختنش بیرون حتی اون استادی که هیچ کسیو بیرون نمی فرستاد و اهل این کارا نبود.
البته خودش پسر خوب و ساکتیه و توی همین مسئله ی پویا بودن سر کلاس ها از خیلیا که کلا بی خیالن (شایدم بی خیال شدن) بهتره.
پــ نــ:
یه رفیق دیگه هم دارم اونم نسبتا رو اعصابه حالا دفعه بعدی اونم براتون توصیف میکنم :)
فروشنده با کارگردانی اصغر فرهادی اسکار برامون (یا براخودش؟) گرفت.
واقعا باهوشه و حرفه ای من این فیلمو دیدم ولی چون منتقد نیستم و خیلی اطلاعات سینمایی ندارم نمیتونم نظر خاصی بدم به هر حال فیلمش به من چسبیده
ولی نه به اندازه درباره الی.
تبریک به ایشون و عوامل فیلمش
سلام! از اونجایی که ایام فاطمیه هست گفتم یه مداحی متناسب و خیلی زیبا بهتون پیشنهاد کنم. هم متن سنگین و خوبی داره هم سبک زیبایی که فکر کنم از روی آهنگ معمای شاه گرفته شده و شاید از اصلشم بهتر باشه :)
مداح: حاج حسین سیب سرخی
تاریخ: 95
زمان: حدود 12 دقیقه
سبک: سنگین
ﻣﺘﺮﺳﮏ: «ﻣﻦ ﻣﻐﺰ ﻧﺪﺍﺭﻡ، ﺗﻮ ﺳﺮﻡ ﭘﺮ ﺍﺯ ﭘﻮﺷﺎﻟﻪ!»
ﺩﻭﺭﻭﺗﯽ: «ﺍﮔﻪ ﻣﻐﺰ ﻧﺪﺍﺭﯼ ﭘﺲ ﭼطوری ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﯽ؟»
ﻣﺘﺮﺳﮏ: «خب... بعضی ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﻦ ﮐﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﻐﺰ ﯾﻪ ﻋﺎﻟﻤﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻦ! نمیزنن؟!»
/دیالوگ های ماندگار
پاتریک: من سال هاست
بیدار میشم، میخورم، میخوابم...
حس میکنم به استراحت نیاز دارم!
پــ نــ:
جملش مبتلا به، بود
دیشب داشتم اختتامیه رو دنبال می کردم و البته حدس می زدم این دو جایزه که مهم تر از بقیه هستن رو ماجرای نیمروز میبره.
واجب شد برم ببینمش!
✅ سیمرغ بلورین بهترین فیلم: سیدمحمود رضوی برای ماجرای نیمروز
✅ سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران: سیدمحمود رضوی برای ماجرای نیمرو
یه مداحی بی نظیر و همه چی تموم که با صدای سید مجید خیلی شنیدنیه.
شاید اگه گوشش بدین بره تو لیست مورد علاقه هاتون!
مداح: سید مجید بنی فاطمه
تاریخ: محرم 92
زمان: حدود 9 دقیقه
سبک: زمینه
"باران"
نمکى ست که روى جاى خالى ات میریزد...
عجیب میسوزاند!
علی قاضی نظام
از بیل گیتس ثوتمند ترین انسان روی زمین پرسیدند: از تو ثروتمند تر هم هست؟
گفت : بله فقط یک نفر از من ثروتمند تر است .
– چه کسی؟
– سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم
و به تازگی اندیشههای خود و در حقیقت به طراحی مایکروسافت می اندیشیدم
روزی در فرودگاهی در نیویورک بودم که قبل از پرواز چشمم به نشریه ها و روزنامه ها افتاد
از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد
دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خرد ندارم
خواستم منصرف بشم که دیدم یک پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه مرا دید
گفت : این روزنامه مال خودت بخشیدمش بردار برای خودت
گفتم : آخه من پول خرد ندارم
گفت : برای خودت بخشیدمش
سه ماه بعد بر حسب تصادف توی همان فرودگاه و همان سالن پرواز داشتم
دوباره چشمم به یک مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم
باز همان بچه بهم گفت : این مجله رو بردار برای خودت .
گفتم : پسرجون چند وقت پیش من اومدم یه روزنامه بهم بخشیدی
تو هر کسی میاد اینجا دچار این مسئله می شه بهش میبخشی؟
پسره گفت : آره من دلم می خواد ببخشم از سود خودم میبخشم
به قدری این جمله پسر و این نگاه پسر تو ذهن من موند که با خودم فکر کردم
خدایا این بر مبنای چه احساسی این را میگوید.
بعد از ۱۹ سال زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد رو پیدا کنم تا جبران گذشته رو بکنم
گروهی را تشکیل دادم و گفتم بروند و ببینند در فلان فرودگاه کی روزنامه می فروخته
یک ماه و نیم تحقیق کردند متوجه شدند یک فرد سیاه پوست مسلمان بوده که الان دربان یک سالن تئاتره
خلاصه دعوتش کردند اداره
از او پرسیدم : منو می شناسی؟
گفت : بله! جناب عالی آقای بیل گیتس معروفید که کل دنیا شما رو می شناسن
گفتم : سال ها قبل زمانی که تو پسر بچه بودی و روزنامه میفروختی
دو بار چون پول خرد نداشتم به من روزنامه مجانی دادی چرا این کار را کردی؟
گفت : طبیعی است چون این حس و حال خودم بود
گفتم : حالا میدونی چه کارت دارم؟
میخواهم اون محبتی که به من کردی راجبران کنم.
جوان پرسید: چه طوری؟
– هر چیزی که بخواهی بهت میدهم.
(خود بیل گیتس میگوید این جوان وقتی صحبت میکرد مرتب میخندید)
جوان سیاه پوست گفت : هر چی بخوام بهم می دی؟
– هر چی که بخواهی!
– واقعاً هر چی بخوام؟
بیل گیتس گفت: آره هر چی بخواهی بهت می دم من به ۵۰ کشور آفریقایی وام دادهام
به اندازه تمام آنها به تو میبخشم.
جوان گفت : آقای بیل گیتس نمی تونی جبران کنی!
گفتم : یعنی چی؟ نمیتوانم یا نمیخواهم؟
گفت : میخواهی اما نمیتونی جبران کنی.
پرسیدم: چرا نمیتوانم جبران کنم؟
جوان سیاه پوست گفت : فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو بخشیدم
ولی تو در اوج داشتنت میخواهی به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمیکنه
اصلا جبران نمیکنه
با این کار نمیتونی آروم بشی
تازه لطف شما از سر ما زیاد هم هست!
بیل گیتس میگوید : همواره احساس میکنم ثروتمندتر از من کسی نیست جز این جوان ۳۲ ساله مسلمان سیاه پوست !!!
پــ نــ:
ماهم مثلا مسلمونیم!!
بعد از چند هفته بالاخره یک سرباز موفق میشود چند روز مرخصی بگیرد.
وقتی به محل سکونت خود میرسد متوجه یک کامیون حامل تعدادی جنازه میشود که بسمت قبرستان میرفت وخبر دار میشود که دشمن آن منطقه را بمباران کرده است لذا برای آخرین بار قصد داشت به جنازه همشهری هایش نگاهی بیندازد که متوجه میشود کفشی در میان اجساد وجود دارد که شباهت به کفش همسرش دارد وبه سرعت به سمت خانه میدود ومتوجه میشود خانه اش ویران شده لذا پس از این شوک بزرگ خود را به کامیون میرساند وآن جنازه را تحویل میگیرد که در قبرستان دسته جمعی دفن نشود وبا مراسم واحترام خاص دفن نماید ولی متوجه میشود جنازه همسرش هنوز نفس میکشد.
لذا او را به بیمارستان میرساند وان زن زنده میماند.
وسالها بعد صاحب فرزندی از آن زن میگردد.
زنی که قرار بود زنده بگور شود.
اسم کودکی که دنیا آمد ولادمیر پوتین، رئیس فعلی روسیه است.
/هیلاری کلینتون
چراگوشیتو جواب نمیدی؟
مادرمه.بعدا بهش زنگ میرنم
ببین.حتی اگه پیش خدا هم بودی مادرت زنگ زد باس جوابشو بدی
سریال ستایش
پــ نــ:
فکر کنم میتونم اینو بگم که ازین سریال متنفرم بودم!چون واقعا تماشاش عذاب آوره(البته کاملا سلیقه ایه)
ولی ازین سکانسش نمیشه گذشت.
این مداحی بی نظیره. طبق معمول، حاج محمود یه مداحی خوش سبک و خوش متن رو با صدای خوبش خونده و واقعا هم عالی کرده. اگه تونستید با حس گوشش بدید.
امیدوارم دانلود و گوشش کنید.
مداح: حاج محمد کریمی
تاریخ: محرم 95
زمان: حدود 11 دقیقه
سبک: زمینه
هر چند پیر و خسٖته دل و ناتوان شدم
هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم
حافظ